ترانه و ترانه سرایی در ایران(2)

 

 

متاسفانه ترانه سرا در ادبیات و حتی موسیقی ما به شدت مظلوم است و اکثر مردم ترانه ها را با نام خوانندگان آنها می شناسند. در هنر خواننده شکی نیست ولی آیا همه ی ما نمی دانیم که در بسیاری اوقات خواننده ها حتی معنی شعری که می خوانند، نمی دانند. برای مثال شاید دکلمه ی داریوش از شعر حافظ را شنیده باشید:

نوبهار است بر آن کوش که خوشدل باشی / که بسی گل بدمد باز تو در گل باشی

که خواننده ی محترم هر دو "گل" را به ضم "گ" خوانده که واضح است دومی به کسر "گ" است. یا شادمهر در آلبوم "خیالی نیست" در آهنگی شعری از یغما گلرویی را می خواند:

نازنین فقط توی همین نفس با من باش/ بگو هستی که برمبه این قفس با من باش

که شادمهر "برم به(رفتن به)" می خواند که صحیح آن "برمبه" ( به ضم "ر" است).

اما شادمهر در میان خوانندگان کمی منصف تر است. چنانکه او در مصاحبه ای گفت که من از شعر سر رشته ای ندارم و ترانه ها را دوستان مطلعم بریم انتخاب می کنند.

حال سراغ ترانه سرا های جوان برویم :

  1. چه خوشمان بیاید چه نیاید باید از مریم حیدر زاده به عنوان اولین کسی که ترانه را در سطحی عام مطرح کرد نام برد. علیرغم زیاده گویی هایش در بسیاری از ترانه ها -که معلوم نیست چرا آنها را خط نمی زند- و نیز تمایل او به ارائه ی حجم زیاد کار که به از دست رفتن کیفیت می انجامد، باید اذعان داشت که او به مدد حس عمیق ترانه هایش و دکلمه های دلنشینش و جسارتش در بیان لحظات عاشقانه با حسی کاملا زنانه،در ترانه سرایی نامی برای خود دست و پا کرد.
  2.  محمدعلی بهمنی: غزل سرای موفق معاصر که پا به عرصه ی ترانه گذاشت. او ترانه سرایی را قبل از انقلاب شروع کرد. ترانه های او را نسل پیش با صدای رامش و ستار شنیده اند و نسل جدید، او را با ترانه "دهاتی" با صدای شادمهر و ترانه زیبای "بهار بهار" با صدای ناصر عبدللهی می شناسد. او در سال 1380 مجموعه ای از ترانه هایش را تحت عنوان "امانم بده" منتشر کرد. سادگی زبان و همچنین استفاده از تصاویر ساده از ویژگی های ترانه های اوست.
  3. اما شاید جدی ترین ترانه سرای پس از انقلاب " یغما گلرویی" باشد. او قبل از انتشار کتاب پرنده بی پرنده اش شهرت چندانی نداشت، ولی ترانه هایش را با صدای خواننده ها بزرگی شنیده بودیم: غزلک (سعید شهروز) گریه کردم، من خودمم نه خاطره(ناصر عبدللهی) لا جرعه ی عطش شکن (امیر کریمی)و بسیاری دیگر.اما بهترین اجرا از ترانه هایش، با صدای "سیاوش قمیشی" است ( به قول خود یغما: عزیزی در آن سوی آبها ترانه های مرا به اوج برد ). ترانه های نقاب، فاصله،خسته شدم از آلبوم نقاب سیاوش. و ترانه های بی سرزمین تر از باد، لعنت، مزرعه، عسل بانو، بارونو دوست دارم ، از آلبوم بی سرزمین تر از باد از کارهای اوست.

یغما با انتشار کتاب دومش " تنها برای تو می نویسم بی بی باران" نوید روزهای بهتر را داد. یغما قدرت تصویر سازی جنتی عطایی و سادگی قنبری را پیوند زده و ترانه های بدیعی سروده. این ترانه سرای جوان تهرانی هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

 

در این میان نامهای دیگری نیز در خور تاملند: افشین یدللهی ( ترانه زیبای شب دهم و ترانه تیتراژ پایانی خط قرمز و مسافری از هند و ...) بابک روزبه ( حال من بی تو ) سهیل محمودی چهره ی آشنای برنامه های صدا و سیما ( نازنین، حدیث مهربونی ) نیلوفر لاری پور ( پر پرواز، علامت سوال، مسافر با صدای شادمهر ) رضا عبدللهی، محمدعلی شیرازی و ... که نه مجالی برای صحبت از آنها هست نه اطلاعاتی را می توان درباره ی آنها بدست آورد. در جستجوی اینترنتی نیز به جز شهیار قنبری آن هم به دلیل خواننده بودن و شهرت زیادش، از ترانه سرای دیگری اطلاعات دندان گیری نصیبتان نمی شود. همین است که گفتم ترانه سرا در ایران مظلوم است.

 

 

 

نظرات 4 + ارسال نظر
حسن علیشیری سه‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 06:03 ب.ظ http://bisarzamin.persianblog.com

سلام دوست عزیز! شرمنده ام که دیر به شما سر می زنم! راستش را بخواهید چندان عادت به پیام گذاشتن ندارم مگر اینکه حرف خاصی در مورد نوشته ای داشته باشم. در مورد آنچه نوشته ای چند مورد به نظرم می رسد: ۱- در مورد تاثیرگذار بودن مریم حیدرزاده-با وجود احترام به شخص ایشان- به هیچ وجه موافق نیستم! پیش از ایشان ترانه در سطحی وسیعتر توسط بزرگانی در مطلب قبلی به آنها اشاره کرده ای در سطح عام مطرح شده بود! ۲- کتاب پرنده بی پرنده یغما پیش از اجرای ترانه هایی که نام بردی چاپ شده است! ۳- در اسامی که از ترانه سرایان داخلی آورده ای جای خالی افرادی چون سعید امیراصلانی، شاهکار بینش پژوه و ... به چشم می خورد! ۴- در مورد کم بودن اطلاعات از ترانه سرایان با تو موافقم اما اگر بیشتر جستجو می کردی حتما وب سایت رسمی ایرج جنتی عطایی و وب لاگ طرفداران شهیار قنبری و وبلاگ های خوب و جدی در مورد ترانه همچون ؛ترانه نوین؛ را پیدا می کردی! در یکی دو سال اخیر در اینترنت کارهای بسیار خوبی در زمینه ترانه انجام شده است! ...به هر روی اینکه از ترانه می نویسید قابل تقدیر و ستودنی است! جسارتم را در فضولی بیش از حد ببخشائید! از اینکه به من هم سر می زنید سپاسگزارم!

شتاب چهارشنبه 17 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 04:47 ق.ظ

البته آقای علی شیری انسان دانا و توانایی هستند! هم نشین بزرگان! از حریم اسطوره بگیر تا حوالی دست کش های سپید آقای گلرویی!....از گوشه ی چار قد خانم لاری پور تا گیسوی افشان آقای امیر اصلانی! از سر کلاس دکتر بینش پژوه تا مطب دکتر یدالهی! اما این الهه ی نه چندان باکره ی ترانه که بودن را در آویزنده گی از دامان و چار قد و افسار و قلاده ی دیگران دیده کمی بی دقت هستند! یعنی به همه احترام می گذارند!مجیز همه را می گویند اما بی دقت هستند! خوب بود که ایشان در کنار رقم زدن چنین(....)مالی بزرگی اشاره ی کوتاهی می کردند به این که آقای یدالهی - که آقای علی شیری یار غار ایشان هستند چون تمام ترانه سراهای دیگر - ترانه ای برای سریال خط قرمز ننوشته اند....ترانه های سریال خط قرمز سروده ی آقای حسن عسگری و اسماعیل فرزانه است...موفق باشید همه!!!!

مجید جمعه 19 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:08 ق.ظ http://www.majidghir.persianblog.com

با قبول اینکه گلرویی ترانه‌سرا و مترجم قابلی است به عرض می‌رساند نام شاهکار بینش پژوه و شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی جایی بسیار بزرگ در ترانه سرایی این مرز و بوم دارند/ممنون نوشته‌هایتان.

شتاب جمعه 19 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:12 ب.ظ

آی خنده،خنده،خنده/جوک بگو آی پرنده!...آقای گلرویی مترجم؟؟؟؟؟ با دانستن هیچ زبان خارجی!!!!!.....شاهکار بینش پژوه جایی بسیار بزرگ؟؟؟؟؟؟ ...خیال نکن نباشی بدون تو می میرم....مجید جان دلبندم اون شهیار ِ که ترانه سرایی بزرگیه...نه شهیار که یه ساز ِ ...نه مجید اون گیتاره....اِ گیتار که بین اتاقا هست میگن گیتار کشیدن اینجا....نه مجید اون دیواره،دیوار....داری اشتباه می کنی دیوار به کسی می گن که دستش و کرده تو جیبش و سوت می زنه و درباره ی ترانه می نویسه می گن یارو دیواره...نه مجید اون بیکاره بیکار.....بیکار که به اون ترانه سرای بزرگ میگن که می خونه بغلم کن.بغلم کن.....مجید اون شهیاره.شهیار....شهیار که به اون یارو می گن که ترانه از این و اون می دزده دکتر شهیار بینش پژوه....نه مجید اون شاهکاره ..شاهکار....شاهکار که به..........(و این قصه تا ۱۰۰ سال دیگر ادامه دارد)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد