کنترل رو بگیر از دستم....

تیتر اخبار ماهواره شده: «زنده‌باد باد» و «هر چه باداباد!
یادمون رفته اون هواپیما که یه روز تو «خلیج فارس» افتاد...


گرگ‌ها شاخه گُل فرستادن، بره‌ هم با یه عشوه عاشق شد
دیگه فرقی نداره دستای کی قاتلِ دولتِ «مصدق» شد

من فقط گوش می‌کنم به خودم، به خودی که دچارِ تردیده
به میان‌سالگی رسیده ولی معنیِ سازشو نفهمیده

صورتِ مُجریا شبیه همه، با یه لب‌خندِ فِیکِ مصنوعی
حرفاشون بوی ناخوشی می‌ده، عین بوهای توی دست‌شویی

مثلِ مار بوآی ذله‌ای که دُمشو جای طعمه بلعیده
شکلِ تنهاییِ سی و سه پُلم روی زاینده‌رود خشکیده

تنمو از رو این کاناپه ببر، 
از خبرهای لعنتی خستم...
کمکم کن تلوتلو نخورم!
کنترل رو بگیر از دستم!

از همون دورها نگاهم کن، یه درختو ببین که خشکیده
بس‌که دائم به جای میوه فقط تبرای گرسنه زاییده


عشق بازیم با جای خالی تو، سکس با نشمه های الهامه

بازی پانتومیم با آیینه است، حال صدام قبل اعدامه


خوش دارم نقش روبروت توی، یه سکانس بدون کات باشم

قزل آلای رو به سرچشمه، توی دلتای سینه هات باشم


شب به نیمه رسید و کل جهان، رقص شیرا رو توی سیرک دیدن

اون سگایی که پارس می کردن، مثل یه قهرمان فراریدن

 

دعوتم کن به سمت بی سمتی

از تماشای مردنم خستم

دنیا رو آف کن با یه بوسه

کنترل رو بگیر از دستم


                             یغما گلرویی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد